فرارو- فال گرفتن از آثار ادبی، از باورهای که این مرز و بوم است. در گذر زمان ساکنان این خاک به ادیبانی که گمان میبردند از کلام حق دارند رجوع میشد. با این حال، اما در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما باقی مانده است.
یا رب آن آهوی مشکین به ختن بازرسان
وان سهی سرو خرامان به چمن بازرسان
دل آزرده ما را به نسیمی بنواز
یعنی آن جان ز تن رفته به تن بازرسان
ماه و خورشید به منزل چو به امر تو رسند
یار مه روی مرا نیز به من بازرسان
دیدهها در طلب لعل یمانی خون شد
یا رب آن کوکب رخشان به یمن بازرسان
بروای طایر میمون همایون آثار
پیش عنقا سخن زاغ و زغن بازرسان
سخن این است که ما بی تو نخواهیم حیات
بشنوای پیک خبرگیر و سخن بازرسان
آن که بودی وطنش دیده حافظ یا رب
به مرادش ز غریبی به وطن بازرسان
شرح لغت: میمون: به فتح اول مبارک و فرخنده /عنقا: به فتح اول و سکون دوم سیمرغ /همایون آثار: خجسته اثر و فرخنده نشان.
تفسیر عرفانی:
پروردگارا یار گیسو مشکی ام که آهو بود به ختن بازگردان و آن یار بلند بالایم را نیز به چمن برسان. مقصود او از این شعر این است که طالبان راه عشق همیشه در طلب آنند که به لقای معشوق نایل آیند و از آوارگی و سرگشتگی در این چرخ فانی به وطن مالوف خود برسند تا در آن جا وصال یار برایشان محقق شود.
تعبیر غزل:
در اخلاق و رفتار خود نظر کن و با رویی باز و گشاده با دیگران برخورد نما. نکات مثبت اخلاقی دیگران را ببینند و آنها را در خود تقویت کن تا خورشید سعادت و خوشبختی در زندگی و طلوع کند. انشاءالله.