خانم تیپ در Omugo II زندگی می کند و کار می کند، یکی از توسعه دهندگان شهرک پناهندگان کمپ کرگدن، که محل زندگی 43000 پناهجو از سودان جنوبی است.
پس از دریافت مشاوره از ابتکار Spotlight – یک ابتکار جهانی سازمان ملل متحد، با حمایت اتحادیه اروپا، که هدف آن از بین بردن همه اشکال خشونت علیه زنان و دختران است – او به عنوان یک دستیار حمایت روانی-اجتماعی داوطلب با یک NGO در اوگاندا تبدیل شد و به زنان دیگر کمک می کند. و کودکان ترک می کنند و از موقعیت های خشونت آمیز بهبود می یابند.
دو چیز باعث شد که از سودان جنوبی فرار کنم: جنگ و شوهر بدرفتارم. من در یی، سودان جنوبی زندگی می کردم و برای سازمانی کار می کردم که موارد خشونت علیه زنان را رسیدگی می کرد.
زندگی خوب بود، پول و جایی برای ماندن داشتم. حتی توانستم از درآمدم ماشین بخرم. با این حال، اکنون می دانم که حتی اگر منابع داشته باشید، اگر در ذهنتان استرس داشته باشید، می توانید دیوانه شوید.
شوهرم مرا کتک می زد. او یک سرباز بود و مرا تهدید به شلیک کرد. گاهی در بوته می خوابیدم. او احساس می کرد که بچه ها به من لطف دارند و از این بابت عصبانی می شد، اما بچه ها عشق را می شناسند و به همین دلیل به من لطف داشتند. تصمیم گرفتم او را ترک کنم.
من در آگوست 2017 فرار کردم و چهار روز بعد، پس از یک سفر دردناک با پنج فرزندم، به اوگاندا رسیدم. من قادر به حمل غذا نبودم. چون بچه ها خیلی کوچک بودند، مجبور شدم آنها را حمل کنم. ما با استفاده از جادههای فرعی راه میرفتیم، زیرا رانندگی در جاده اصلی باعث کشته شدن ما توسط شورشیان میشد. شورشیان می خواستند مرا به عنوان همسرشان بگیرند زیرا می دانستند پول دارم.
هنگامی که به مرز رسیدیم، سازمان ملل با ما روبرو شدیم که به انتقال ما به شهرک کمک کرد
سازگاری با یک زندگی جدید و چالش ها
وقتی برای اولین بار به Omugu II رسیدم، می خواستم بمیرم. من تنها بودم، خودم را منزوی میکردم و برای خودم ترحم میکردم. در سودان جنوبی، حالم خوب بود.
به عنوان پناهنده، ما تبعیض را تجربه می کنیم. گاهی اوقات، جامعه میزبان ادعا می کند که زمین مال آنهاست. [Within the settlement, every refugee household is allocated some land to plant food.] حتی اگر آنها شما را آزار دهند، شما اجازه ندارید به آنها پاسخ دهید، یا آنها واکنش خشونت آمیز نشان می دهند. جامعه میزبان از اینکه ما از زمین آنها استفاده می کنیم ناراحت هستند، اما این سرزمین آنها نیست، این سرزمین خداست. جامعه میزبان به زبان Lugbara صحبت می کند، بنابراین ما نمی توانیم ارتباط برقرار کنیم.
جلسات مشاوره روانشناختی [with TPO Uganda, an implementing partner of UN Women] کمک زیادی به من کرد اکنون می توانم از فرزندانم حمایت کنم. به لطف حمایت های روانی اجتماعی که دریافت کردم، توانستم مادر بهتری باشم.
حتی وقتی جلسات مشاوره تمام شد، گروه هایی از زنان را بسیج کردم و بحث می کردیم. من دانشی را که به دست آوردم به جامعه منتقل کردم – به کاری که در سودان جنوبی پشت سر گذاشتم ادامه دادم. من انتخاب کردم که به عنوان یک دستیار روانی اجتماعی داوطلب (VPA) در TPO اوگاندا ثبت نام کنم.
با اعتماد به نفسی که به دست آوردهام، اکنون به خانوادههایی که خشونت را تجربه میکنند کمک میکنم و در صورت نیاز به شرکا، پلیس و مراقبت از کودکان مراجعه میکنم.
پرداخت آن به جلو
ما از کودکانی که والدین خود را از دست داده اند حمایت روانی می کنیم و من یاد گرفتم که چگونه موارد خشونت مبتنی بر جنسیت را شناسایی کنم. من معمولاً با استفاده از تجربیات زندگی خودم به عنوان مثال از زنان سؤال می کنم.
آموزش داوطلبانه مرا تغییر داد و اکنون در جامعه شناخته شده ام. من زندگی اعضای جامعه را که خشونت را تجربه کرده اند تغییر داده ام و به عنوان نماینده زنان در جامعه Omugo ثبت نام کردم. من در کارم احساس اطمینان و راحتی می کنم.
کاش بچههایم جای دیگری بزرگ میشدند، نه در یک شهرک. من می خواهم مطمئن شوم که آنها یاد می گیرند، به مدرسه می روند و شغل پیدا می کنند. یک روز پیر می شوم، می خواهم آنها را برای آینده آماده کنم.»