بازگشت گروه رقص مارتا گراهام به تئاتر جویس در روز سهشنبه به مناسبت جشن تولد بود: این شرکت که قدیمیترین شرکت آمریکایی است، 97 ساله شد. سخنان قبل از نمایش و در اولین برنامه از چندین برنامه توزیع شده در طول دو هفته، این مؤسسه آگوست مطمئناً به نظر می رسید که بسیار تلاش می کند تا جوان تر به نظر برسد.
دو نمایش برتر این فصل توسط طراحان رقص جوان، تقریبا مبتدی، انجام شده است. این آثار بد نیستند، اما ارتباط با گراهام برای سازندگان رقص نوپا بسیار بیشتر از تلاش آنها برای شرکت یا میراث گراهام است. شاید آنها بتوانند مخاطبان جوان تری را جذب کنند (آنها در روز سه شنبه طرفداران جوانی در خانه های شلوغ داشتند)، اما همانطور که اغلب در سال های اخیر اتفاق افتاده است، انتخاب طراحان رقص گیج کننده است. نتایج فقط ناامید کننده نیستند. هر حس هویتی را از بین می برند. شرکت گراهام سعی دارد چه کسی باشد؟
در «برخیز، دخترم» اثر آنی ریگنی، قویترین ویژگی موسیقی است: آهنگهای فولکلور عمدتاً بلغاری که با صدای شگفتانگیز زنانه به شیوه آلبوم تلفیقی معروف «Le Mystère des Voix Bulgares» همراه شده است. در برابر این صداهای قدرتمند – که کاملاً مانند گراهام در تار کردن دوران باستان و آوانگارد است – پنج زن روی زانو می افتند و برای انفجارهای انفرادی بلند می شوند تا با الگوهای چرخشی و چرخشی به پایین فرو روند. حتی به عنوان چشم اندازی از اندوه ناتوان کننده، به طرز عجیبی سست است.
در وسط، یک رقصنده مرد (ریچارد ویلاورده) وارد میشود و موسیقی به قطعهای از مارکو روزانو تغییر میکند که کنترتنور آندریاس شول در آن حضور دارد. یکی از زنان، سو یانگ آن، در ویلاورده سقوط می کند. انگار که نمی تواند روی پای خودش بایستد، اما به نظر می رسد که او را نگه می دارد. زنان دیگر دوباره ظاهر می شوند و او را آینه می کنند و در همان گرداب ها گرفتار می شوند: تصویری مبهم از همبستگی زنانه.
در پایان صدای بلغاری ها باز می گردد و مرد در حرکتی شبیه چتر دریایی به زنان می پیوندد. این دختران بالاخره بلند می شوند، دست در دست هم می گیرند و با عجله به جلو می روند، اما هیچ چیز در رقص با نیروی پیچیده و در عین حال شکننده بلغارها برابری نمی کند، بسیار کمتر از نمونه گراهام. این بیشتر انعکاس رنگ پریده «دیو» است، قطعه غمگین زنان که ماکسین دویل و بابی جین اسمیت در سال 2019 برای شرکت ساختند. (ریگنی مانند اسمیت در تکنیک اوحد ناهارین، گاگا، آموزش دیده است؛ او همچنین در «خواب» اجرا کرد. دیگر نه، که دویل طراحی آن را انجام داد.)
«کورتژ 2023» ساخته دو رقص بای و آسا، از نظر طرح نوری، مجموعهای از تصاویر و خاموشیها (که توسط یی چونگ چن انجام شده است) شبیه «دیو» است. اما این اثر مضمون دیگری دارد. صدایی که میگوید: «در مواقع خشونت شدید، حتی قدرتمندترین یا بیگناهترین افراد هم نمیتوانند فرار کنند.» تصاویری که چشمک می زند مربوط به مجروحان، شکنجه ها، شاید حتی آدم خواری است.
این عنوان به «کورتژ عقابها» اشاره دارد، اثری از گراهام در سال 1967 که بر اندوه مخوف هکوبا و زنان تروا پس از شکست تروی تمرکز داشت. شخصیت های آن قطعه شامل شارون، کشتی گیر به دنیای اموات بود، و این شخصیتی است که بای و آسا قرض گرفته اند.
کار آنها با یک ورقه تودهای شروع میشود، که برای آشکار کردن دستهای از اجساد، احتمالاً گروهی از مردگان، کنار کشیده میشود. با پوشش مجدد هیئت به پایان می رسد، احتمالاً برای نشان دادن چرخه معیوب خشونت، همانطور که گراهام در راه خود انجام داد.
روش گراهام، حتی در «کورتژ» کوچک و تاریخی، پیچیده بود. چیزی که Baye & Asa ارائه می کند بسیار ساده تر است، اما برای چشمان معاصر بسیار جالب تر به نظر می رسد. این باید تجدید نظر باشد. تصاویر چشمک زن شبیه تریلر یک فیلم یا فید خبری است که با عجله پیمایش شده است. بخش های رقص دارای سرعت تهاجمی، بدنی به روز و حمله ناهنجار و شلاقی هستند که هیجان انگیز هستند – مانند فلاش در ماهیتابه.
در برنامه روز سهشنبه، این اولین نمایشها با آثار گوشتیتر گراهام همراه بود. با وجود اینکه “Dark Meadow” به شکل “Dark Meadow Suite” آمد، مجموعهای از نکات برجسته که ساختار و معنای اثر را از بین میبرد، اما اختراع حرکت همچنان ظاهر میشود، حتی در اجرای ضعیف.
و «غار قلب»، برداشت گراهام از مدیا، هنوز هم یک مهیج با نیرویی غیرقابل انکار است. شین یینگ یک مدیا عالی است، در خشم قاتل خود یخ زده، و آن سودر در نقش حیاتی گروه کر یک زن حتی بهتر از آن است که از آنچه در راه است آگاه است و در عین حال ناتوان است که جلوی آن را بگیرد. هیچ چیز مانند آن نقش – تئاتری چالش برانگیز، حس تراژدی آن – در اولین نمایش های این فصل وجود ندارد. غیبت غم انگیز نیست، اما گویاست.
شرکت رقص مارتا گراهام
تا 30 آوریل در جویس تئاتر. joyce.org